حرمت عطر زدن مقابل نامحرم
حرمت عطر زدن مقابل نامحرم
یکی بود، یکی نبود.یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن.
نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود .پویا کوچولو ده ماهه بود و میتونست با کمک چند قدمی راه بره .نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت.
یک روز نزدیک غروب ، مامان طبق عادت همیشه که قبل اومدن بابا به خودش میرسید، داشت لباسشو عوض میکرد. بعد از شونه زدن موهاش ، نهال رو صدا کرد و گفت: نهال خانم، عطر منو شما برداشتی؟
نهال گفت: دست داداشی بود مامان جون. فکر کنم توی اسباب بازیاش باشه .
مامان، به طرف سبد اسباب بازی رفت. داخلش رو کای گشت تا عطرشو پیدا کرد و به لباسش عطر زد. چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای زنگ در خونه بلند شد. نهال، آیفون رو برداشت و گفت: مامااااااان، عمو جون و زن عمو .
مامان، با تعجب گفت: مطمئنی؟
نهال گفت: بله، بابا هم همراهشونن.
مامان، به اتاق رفت و سریع لباسشو عوض کرد .
بابا، همراه مهمونا وارد شدن. بابا، با صدای بلند گفت: سلام به همه. نرگس خانوم، مادرجون، بچه ها، کجایین؟
نهال، از پشت پرده بیرون پرید و گفت: سلام.
بعد هم دوید و پرید بغل بابا. با عمو و زن عمو هم سلام احوالپرسی کرد.
مامان، چادرشو پوشید و به هال اومد و به مهمونا سلام کرد.
بابا ، رو به مامان گفت: نرگس خانوم، چرا گوشیتون رو جواب ندادین؟
مامان، که تازه متوجه نبودن گوشی شده بود کفت: نشنیدم صدای زنگشو. اصلا نمیدونم کجاست.
بابا گفت: کوثر خانم زنگ زدن که بگن دارن میان، جواب ندادین. منم زنگ زدم . فکر کردم نیستین.
نهال، از اتاقش بیرون اومد و گفت: بفرمایین مامان، گوشیتون. دست پویا بود من قایمش کردم توی کمدم.
همه به نهال نگاه کردن و خندیدن.
مامان گفت: ببخشید، اینم از کارای بچه ها. خیلی خوش اومدین.بفرمایین تا جای بریزم
نهال، همراه مامان به آشپزخونه رفت . مامان، در حال آماده کردن استکان بود که نهال گفت: مامان، چرا اون لباستون رو در آوردین؟ آستینش که بلند بود.
مامان گفت: عزیزم، من به لباسم عطر زده بودم.
نهال گفت: خب اشکالش چیه؟
مامان گفت: خانوما نباید پیش نامحرم آرایش داشته باشن. عطر هم نوعی آرایش کردنه.
نهال پرسید: اگر عطر بزنن چی میشه؟
مامان که در حال چای ریختن بود گفت: گناه میکنن. چون نامحرم بوی عطر اونها رو حس میکنه.
نهال گفت: پس خانوما کحا باید عطر بزنن و آرایش کنن؟
مامان گفت: بهترین موقع برای آرایش و عطر برای خانوما توی خونه است، موقعی که همسرشون میاد. بعدشم مجالس زنانه ، یا مجالسی که نامحرمی نیست.
نهال گفت: بخاطر همین هر موقع بابا میان شما به لباستون عطر میزنین ؟
مامان گفت: بله عزیزم، این کار ثواب هم داره.چون باعث اجرای دستور خدا میشه.
نهال گفت: دیگه کجا میشه عطر زد؟
مامان گفت: موقع نماز بشرط اینکه نامحرم نباشه.
نهال گفت: چه خوب. من الان میتونم عطر بزنم چون نامحرم ندارم.
مامان، در حالی که سینی چای رو به هال میبرد که به بابا بده گفت: ای دختر بلا، بله میتونی. اما از عطر خودت نه من.
نهال،خندید و به طرف اتاقش رفت...