وبلاگ احکام کودکانهوبلاگ احکام کودکانه، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

احکام به زبان قصه، برای فرشته های کوچولو

سلام.طلبه جامعه الزهرا(س)هستم.دوست دارم به کوچولوهای گل،خدمتی کرده باشم.امیدوارم برای همه دوستان مفید باشه.

روزه های حرام

  یکی بود، یکی نبود.یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن. نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود .پویا کوچولو نه ماهه بود و میتونست چهار دست و پا بره .نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت. یه روز نزدیک ظهر بود که تلفن خونه زنگ خورد. نهال کوچولو، تلفن رو جواب داد.بعد از سلام و احوالپرسی، مامان رو صدا کرد و گفت : مامان، مهتاب خانمن. مامان که داشت ظرف میشست، سریع دستاشو خشک کرد و تلفن رو گرفت. بعد سلام و احوالپرسی، نهال شنید که مامان میگفت: نه ، نمیتونه روزه بگیره. این روزه حرومه . نباید بگیره. نهال کوچولو، میدونست که خانومای همسایه از ماما...
10 بهمن 1397
1