روش پاک کردن خون ازلباس
خون یکی بود، یکی نبود.یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن. نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود .پویا کوچولو هنوز سه ماهش بود.نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت. یک روزِ قشنگ بهاری ، مامان و مادر بزرگ توی حیاط نشسته بودن و داشتن سبزی خورد میکردن. نهال کوچولو هم توی حیاط بازی میکرد که یکدفعه مامان نهال رو صدا کرد و گفت: دخترم، چندتا دستمال کاغذی و یه چسب زخم بیار ، چاقو دستمو برید.
.نهال سریع رفت دستمال کاغذی و چسب زخم آورد و به مامان داد. چند قطره خون ، روی پیراهن مامان ریخته بود.مامان، سریع با دستمال دستشو بست که خون بیشتر روی لباسش نریزه و به سمت شیر آب رفت. نهال هم همراه مامان رفت.مامان، خیلی آروم دستمال رو باز کرد و دستشو زیر شیر آب گرفت. وقتی خون ها کامل پاک شد، بایه دستمال تمیز دستشو خشک کرد و چسب زخم بست. نهال کوچولو از مامان پرسید: مامان، چرا همون اول چسب نزدین؟چرا دستتونو اول شستین؟
مامان لبخندی زد و توضیح داد: عزیزم، توی اسلام چندتا چیز هست که نجسه و حتما باید پاک بشه یکی ازاین چیزا خونه. نهال گفت:یعنی چی نجسه؟ مامان که در حال عوض کردن لباس خونی بود گفت: یعنی باید برای نماز اون چیز نجس رو برطرف کنیم.هر نجاستی هم با یه چیز خاصی پاک میشه.یکی از اون پاک کننده ها آب هست که باید موقع پاک کردن نجاست ها با آب کمی دقت کنی. نهال، به فکر فرو رفت. بعد از چند دقیقه گفت: الان لباس شما که خونی شده چطوری پاک میشه؟
مامان گفت: سوال خوبی پرسیدی عزیزم. باید لکه خون رو با آب بشوریم.اما چه آبی؟آبی که خیلی زیاد باشه. مثل همین آبی که از شیر آب میاد.یا آب رودخونه ها که وقتی بااین آب لکه خون رو بشوریم کارمون خیلی راحته. وقتی لباس خونی رو زیر شیر آب میگیریم و لکه رو برطرف میکنیم، هم لباس پاک میشه هم آبی که به اطراف میپاشه. اما اگر شیر آب نباشه و بخوایم با آب کم مثلا پارچ یا آفتابه بشوریم باید دقت کنیم که اولا آب ، به جای دیگه نپاشه چون نجسه، دوما بعد پاک شدن لکه، دو بار دیگه هم بشوریم.
که البته مرتبه آخر، دیگه آبی که میپاشه پاکه. نهال کوچولو که تا اون موقع هم با دقت گوش میکرد و هم با دقت به مامان نگاه میکرد که داشت لباس رو میشست، گفت: دست خونی هم همینطوریه شستنش؟ یعنی با آب شیر و رودخونه یکبار، با آب پارچ دوبار بعد پاک شدن خون؟ مامان که دیگه کارش تموم شده بود، نهال رو بوسید و گفت: آره گل من،کاملا درسته.حالا برو ببین پویا خوابه یا بیدارشده. نهال هم چشم مامان گفت و همونطور که به لکه خون و آب کشیدن فکر میکرد، بطرف اتاق رفت.