وبلاگ احکام کودکانهوبلاگ احکام کودکانه، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

احکام به زبان قصه، برای فرشته های کوچولو

سلام.طلبه جامعه الزهرا(س)هستم.دوست دارم به کوچولوهای گل،خدمتی کرده باشم.امیدوارم برای همه دوستان مفید باشه.

روش پاک کردن ادرار از روی فرش

1397/10/11 9:40
نویسنده : بانوی طلبه
359 بازدید
اشتراک گذاری

یکی بود، یکی نبود.یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن.
نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود .پویا کوچولو هنوز سه ماهش بود.نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت.
یک روز آفتابی قشنگ، نهال کوچولو داشت توی حیاط قشنگشون بازی میکرد که صدای گریه پویا رو شنید. اما میدونست که پویا کوچولو جاشو خیس کرده و مامان داره تمیزش میکنه.

چند دقیقه ای که گذشت، صدای گریه پویا قطع شد.مامان، از توی اتاق نهال رو صدا کرد و گفت: دخترم، بیا به من کمک کن.نهال هم سریع دوید توی اتاق که ببینه مامان جون باهاش چیکار داره.
وقتی به اتاق رسید دید که پویا توی گهواره آرومه و مامان داره وسایل رو از روی فرش جمع میکنه. نهال کوچولو گفت:بله مامان جون اومدم.
مامان گفت: نهال جون بیا کمک کن که این وسایل رو از روی فرش برداریم. نهال با تعجب گفت: واسه چی؟ مامان رو به نهال کرد و با لبخند گفت: میخوایم توی اتاق آب بازی کنیم. بعد هم به سمت حمام رفت و یه تشت و شلنگ آورد. نهال با تعجب گفت: وسط اتاق؟چرا؟
مامان گفت: پویا روی فرش خوابش برده ،یه خورده نم پس داده. فرش رو نجس کرده باید بشوریم. الانم شما برو و شیر آب رو آروم باز کن. نهال هم رفت شیر آب رو باز کرد و اومد ببینه مامان چطوری فرش رو میشوره.
مامان ، یه قسمت فرش که نجس بود رو تازده بود و توی تشت گرفته بود. با دقت شلنگ آب رو گرفت و کمی با دست کشید . بعد هم به نهال گفت حالا شیر آب رو ببند.
نهال، بعد ازاینکه شیر آب رو بست، اومد گفت: مامان، چرا اینجوری شستین؟چرا شلنگ ؟مگه با پارچ آب نمیشد؟
مامان در حالیکه تشت آب رو جمع میکرد و فرش رو خشک میکرد گفت: عزیزم، اگر با آب شلنگ بشوریم یکبار کافیه.نیازی هم نیست فرش رو فشار بدیم یا آب رو جمع کنیم.اما اگر با پارچ بشوریم باید دوبار بشوریم و دفعه اول، آب رو بادقت جمع کنیم.ضمن اینکه وقتی با شلنگ بشوریم آب داخل تشت پاکه و اگر به جایی بپاشه، مشکلی نیست. اما با پارچ، باید حواسمون باشه آب به جای دیگه نپاشه و آبی هم که توی تشت میمونه نجسه.
نهال که تا اون موقع با دقت گوش کرده بود گفت: یعنی الان آبی که توی تشت هست پاکه.
مامان گفت : آفرین دختر زرنگم.حالا پاشو برو بقیه بازیت.ممنون که کمکم کردی.
نهال کوچولو صورت مامان رو بوسید و برای بقیه بازیش، به حیاط رفت.

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان و بابامامان و بابا
17 دی 97 8:47
چقدروجود شما درکنارما،
مادران لازم بودکه بااین جورمسائل درارتباطیم.ممنون اززحمات شمابوسمحبت
بانوی طلبه
پاسخ
انجام وظیفه است. امیدوارم بتونم خدمتی کرده کرده باشم.