وبلاگ احکام کودکانهوبلاگ احکام کودکانه، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

احکام به زبان قصه، برای فرشته های کوچولو

سلام.طلبه جامعه الزهرا(س)هستم.دوست دارم به کوچولوهای گل،خدمتی کرده باشم.امیدوارم برای همه دوستان مفید باشه.

حکم فضله پرنده ها

1397/10/13 10:44
نویسنده : بانوی طلبه
793 بازدید
اشتراک گذاری

 

یکی بود، یکی نبود.یه دختر کوچولوی ناز بود بنام نهال. نهال کوچولو با مامان و بابا و مادربزرگ مهربونش، توی یک خونه قشنگ زندگی میکردن.
نهال کوچولو بتازگی صاحب یک داداش ناز،بنام پویا شده بود .پویا کوچولو تازه چهار ماهش بود.نهال خانم، خیلی خیلی پویا رو دوست داشت.
روزای بهاری و قشنگ خرداد ماه بود.میوه های درخت زردآلوی حیاط، داشتن کم کم میرسیدن. یک پرنده کوچولوی ناز هم روی شاخه های درخت ،لونه ساخته بود و از جوجه هاش مراقبت میکرد. 
یک روز که هوا خوب و نسبتا خنک بود، نهال کوچولو توی حیاط خونه مشغول دوچرخه بازی بود که صدای اذان، از مسجد محله به گوشش خورد. بعد هم مادربزرگ و مامان رو دید که توی خونه در حال آماده شدن برای نماز بودن. یکدفعه فکری به ذهنش رسید. به داخل خونه دوید و گفت: مامان جون، اجازه هست این روفرشی کوچولو رو ببرم توی حیاط؟مامان با تعجب پرسید:میخوای چیکار کنی خوشگلم؟
نهال گفت: میخوام برم زیر درخت نماز بخونم. هوا خیلی خوبه. پرنده کوچولو هم داره آواز میخونه. هم نماز میخونم، هم از طبیعت قشنگ حیاطمون استفاده میکنم.
مامان که از این همه ذوق و شوق نهال به وجد اومده بود گفت: خودم کمکت میکنم. بعد هم روفرشی رو زیر درخت برای نهال کوچولو پهن کرد.نهال هم چادر سفیدش، که پر از گلای آبی بود ، به همراه جانمازش برداشت و باخوشحالی به حیاط رفت.
شروع کرد به نماز خوندن که توی رکعت سوم نمازش حس کرد یه چیزی افتاد روی سرش. نمازش رو تموم و کرد و وقتی نگاه کرد دید پرنده کوچولو ، ازبالای درخت، روی چادرش خرابکاری کرده.
بغض، گلوشو گرفت. با حالت گرفته و با چشمای پراز بغض و لبایی که پراز گریه بود، به اتاق دوید.مامان که تازه نمازش تموم شده بود پرسید: چی شده گلم؟
نهال با همون حالت بغض آلود گفت: پرنده ناقلا ، روی چادرم کارخرابی کرد.
مامان با مهربونی گفت: اشکالی نداره، میشوریمش.
نهال ، که دیگه حالا چشاش پراز اشک بود گفت: بخاطر چادرم که نمیگم، نمازم باطل شد.
مامان با تعجب گفت: چرا؟نهال جواب داد:آخه چادرم نجس شد.
مامان ،یه نگاه به دختر کوچولوش انداخت و گفت: عزیزم، فضله گنجشک و کبوتر که نجس نیست.
نهال کوچولو، اشکاشو که دیگه روی لپای قشنگش جاری شده بود، با ذوق پاک کرد و گفت: واقعا؟! 
مامان گفت:بله دخترم. حیوانات، دو دسته ان ،حلال گوشت و حرام گوشت.پرنده ها هم همینطور.میدونی فرق پرنده های حلال گوشت و حرام گوشت چیه؟
نهال گفت: نه مامان، بگین لطفا
مامان گفت: خوب گوش کن تا برات بگم.پرنده هایی مثل عقاب، طوطی، شاهین حرام گوشتن. کبوترهایی هم مثل گنجشک، کبوتر، مرغ حلال گوشتن. درباره فضله پرندگان حلال گوشت، هیچ اختلافی بین مراجع تقلید نیست و همه میگن پاکه. اما درباره فضله پرنده های حرام گوشت یه اختلاف کوچیک هست که بعضی مراجع میگن پاکه و بعضی میگن حکمش با حیوان حرام گوشت فرقی نداره و نجسه.حالا کبوتری که روی چادر شما کارخرابی کرده، حلال گوشت بوده و فضله اش پاک.
اما اینکه از کجا بفهمیم حلال گوشتن یانه، اسلام دوتا نشونه برامون گذاشته.اولین نشونه روی پاهای پرنده هاست. پاهای پرنده ها، چهارتا انگشت داره. حالا اگر این چهارتا ،سه تا جلوی پا باشه و یکی بالاتر از پشت پا، میشه حلال گوشت مثل خروس و مرغ. اگر انگشت ها پنجه ای شکل بود، حرام گوشته مثل عقاب. 
و نشونه دوم ، توی بال زدنشونه. اگر موقع پرواز، بیشتر بال بال بزنه حلال گوشته مثل گنجشک.اما اگر بیشتر بال هاشو صاف نگه داره حرام گوشته مثل عقاب.
حالا خوب متوجه شدی؟
نهال کوچولو که با دقت گوش کرده بود گفت: خوب خوب متوجه شدم.
بعد هم به آشپزخونه رفت و یک تیکه نون خشک برداشت و گفت: برم نون خورد کنم برای پرنده کوچولو ، که جوجه هاش گرسنه نمونن.
بعد هم با خوشحالی به حیاط دوید.
 

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان و بابامامان و بابا
17 دی 97 8:46
کلاغ فضله ش نجسه؟نظرآقادرموردفضله ی طوطی چیه؟آخه دایی من یه طوطی نگه میداره پس خیلی بایداحتیاط کنن؟!
بانوی طلبه
پاسخ
بنا به نظر آقا، فضله پرندگان حرام گوشت پاکه.کلاغ و طوطی هم حکمشون همینه.
اگر مرجع تقلید دایی شما حضرت آقا هستن، فضله طوطی برای اونها پاکه